دنیای من و هستیم
دنیای من و هستیم

 
درباره وبلاگ

 

آخرين نوشته ها

 

نويسندگان

 

پيوند ها

 

آرشيو مطالب

 

پيوندهاي روزانه

 

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 104
بازدید دیروز : 39
بازدید هفته : 214
بازدید ماه : 213
بازدید کل : 183759
تعداد مطالب : 98
تعداد نظرات : 1251
تعداد آنلاین : 1

دوست دارم اسیسم
کد موس


 
چهارشنبه سوری و تبریک عید 1391...

سلام به همه بروبچ باحال و مهربون،آبجیای مهربون و داداشای گلم.خوبین که؟حتما همه در تکاپو واسه عید(خریدلباس و دم به دقیقه جلو آینه و فکر کردن در مورد تیپ زدن و روی بقیه رو کم کردن و امسال چقدر عیدی گیرم میاد و صدتا نقشه واسه پولای عیدی و آجیل و رژیم بعدش و...)هستین مگه نه؟!

خوب از همین اول برم سر تقدیر و تشکر از همگی.دیگه اینبار گفتم اسم همه رو میذارم شب عیدی دلتون خوش شه.

رز جونیم، علی جان(پاره خط)، ariaemoo بی وفا، جوکر عزیز، حمیدخان، مهرداد عزیز، داداش مهران گلم، مهران جان، s.a.s.h عزیز، محسن جان، قلم خیس(آرزو جونم)، بشار بامرام، تنهای نتنها، کلبه عشق، رسول و سهیلای گلم، نوشای خودم،مهربان مهربونم،شهاب و سحر گل از همتون خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی ممنونم بابته کامنتای پر عشق و محبتتون.

(اگه احیانا کسی رو از قلم انداختم بگه تا درستش کنم)

خوب گفتم که در مورده چهارشنبه سوریم براتون میگم.پس بریم که کوتاه و مختصر و مفید من تعریف کنم و بازحمت بنویسم وشما حاضر آماده و با خیاله راحت بخونین و شایدم نخوندین و ممکنه بعدا بخونین ویا شایدم تا نصفش بخونین و بقیش رو نخونین و یا....!اصلا به من چه من مینویسم شما خواستین بخونین،نخواستین نخونین،میخواستین تا نصفه بخونین،نخواستین بعدا.......

ما چهارشبه سوری عروسی دعوت بودیم.با بروبچی که نمیتونم اسمشون رو بگم(به دلیل مسائل امنیتی) تو ماشین بودیم و اول راه که یه موتوری از بغلمون گذشت و یه ترقه زد جلو ماشین.صداش که بلند شد حتی یکیمونم از جاش تکونم نخورد(اینهمه ترس و هیجان رو حال میکنین)بعد داداشیم که راننده بود برگشت عقب به ماها گفت:نترسین چیزه خاصی نیس.وقتی با چهره های بی تفاوت ما مواجه شد گفت: خاک بر سرش، جلو چه ماشین با سرنشینای شجاعی ترقه انداخت.به خیالش ماها ترسیدیم.چون راه تا تالار تقریبا طولانی بود دیگه بقیش به حرفای ساده گذشت.جلوییام که  پسر بودن داشتن واسه داماد نقشه میکشیدن مام هی باشون دعوا میکردیم که اذیتش نکنن.که آخرم کار خودشون رو کردن.باید از یه مسیر میگذشتیم که من خیلی دوسش دارم و منو یاده جاده شمال میندازه.وقتی رسیدیم یه راست رفتیم سالن غذا.اما ای داد از این غذا.اول که 20 ساعت داغمون کردن تا شام رو اوردن.وقتیم اوردن دیدم رووون یه مرغه فلک زدس با یه کم برنج اندازه چهارتا انگشت.أأأأأأأأأأأأأأأأأأأأأأأه،حالم بد شده بود.شام که گرسنه موندم.باید میرفتیم اون تالار دنباله عروس.پیش خودمون مونده بودیم اینارو از کجا پیدا کنیم  که ببینیم کجا ماشین رو پارک کردن،چون گوشیا آنتن نمیداد که یکی از بچه هاگفت:بابا اینا با این کت و شلوارایی که پوشیدن امشب کلا گم نمیشن.بیا اوناهاشن.(اینقد ما بخاطره کت و شلوار مسخرشون کردیم،آخه سابقه نداشته بپوشن اونم همه باهم.)خلاصه سراغ عروسم رفتیم.موقع رقص تانگوشون اینقد خندیدیم که نگو.خیلی مسخره بود واقعا.با کارناوال عروسیم تا یه حدودی رفتیم اما بخاطر اینکه دیگه اینا دست از سر بدبخت این داماد بردارن گفتیم خدافظی کنیم بریم بگردیم.چون پارک بزرگ رو بسته بودن همه تو جاده ساحلی جمع بودن(آخه یکی دو سال پیش ماشین آتیش زدن،پلیس گاز اشک آور زد و خلاصه بساطی بود)تا اومدیم وارد مسیر شیم پلیس جلومون سبز شدو ماشین رو زدو راه رو بست.شانس رو کف میکنین؟!Whoop De Dooپسرا از تو ماشین با پلیس حرف زدن که بابا ما خونمون اینجاست کجا بریم 3 ساعت دور بزنیم.پلیسم که فوری خر شدو گفت:باش اگه از اینجا میتونین رد شین برین.که اونام با خوشحالی رفتن اما چند مین بعد فهمیدن چه غلطی کردن و هیچ راه بازگشتی ندارن.چشمتون روز بد نبینه بین مشتی آدم که چه عرض کنم یه ملت آدم که همه ترقه و بمب به دست بودن گیر کردیم.جالب این بود که همه رو هم زیر ماشین ما مینداختن.مام دیگه از تریپ پسر شجاع بودن در اومدیم و رفتیم تو فاز جیغ زدن و فحش دادن با اجازتون.همش میگفتیم الانه بریم رو هوا.بیچاره از ماشینی که رانندش دختر بود.اونو که دیگه کفن میکردن یه راست و میذاشتن تو قبر.با هر فلاکتی بود رد شدیم.کمی بعد دوباره رسیدیم تو همون کارناوال عروسی.اینهمه مادور خوردیم دوباره برگشتیم سر جای اول.خیلی حال داد.یه دعوام شد بزن و بکوب.ما اینقد حرص خوردیم که دید کافی نداشتیم و نمیذاشتن پیاده شیم ببینیم.خلاصه همه چی به خوشی تموم شد و آمدیم خونه و مثه فرشته ها خوابیدم.و کلام آخر...

به علت نبودن چرت و پرت از هم اکنون سال نو را به شما تبریک عرض مینماییم دوستان..
 

شوخی کردم دوستای گلم.بهتره کمی دم عیدی آدم باشم و چرند نگم.پس دوستای گلم عیدتون پیش پیش مبارک.عیدی من به شما آرزوی سلامتی و شادی و خوشی براتون از خداست.امیدوارم به هرچی که دوست دارین برسین.امیدوارم دلاتون از غصه خالی و از شادی لبریز باشه.

آلبرت انیشتین، زکریای رازی، اسحاق نیوتن، پروفسور حسابی، من و سایر دانشمندان، سال خوشی را برای شما آرزومندیم
————

ببخشید باز رفتم رو کانال چرت و پرت...

راستی سال 1391، سال اژدهاست هان!  شکلکهای جالب و متنوع آوین

خلاصه کلام دیگه... :

پیام نوروز این است.دوست داشته باشید و زندگی کنید.زمان همیشه از ان شما نیست . . .

19495394603600559157 پیامک و اس ام اس جدید تبریک نوروز 1391

نظر یادتون نره.اینم عیدی شمابه من باشه...

(هر کی نظر نذاشت تو سال جدید پوستشو میکنم...)




دو شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, توسط sogand